مارا نه غم دوزخ هستو نه حرص بهشت
کعبه یک سنگ سیاهست که ره گم نشود/حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست
یه لحظه چشاتو ببندو این زمینو تصور کن تو کهکشان را شیری. زمین تو کهکشان به
اندازه ی یه نقطه است وکهکشان راه شیری هم در برابر کائنات یه نقطه هم نیست دیگه ما
جای خود داریم حالا که ما تو این دنیای به این بزرگی قد یه نقطه هم نیستیم برای چی غرور
برای چی تکبر بیاید عاشق هم باشیم دنیا محل گذره وما هم رفتنی به هم عشق بورزیم تا
شاید مورد عنایت پروردگارمون قرار بگیریم برای بزرگ شدن باید کوچیک شد خرد شد مثل
پیامبرمون که با اون بزرگیش تو مجالس پایین مجلس مینشست ببین اون با همه ی بزرگیش
خودشو کوچیک میدونست ما که دیگه خاک کف پاشم نمیشیم خودت حساب کن جای ما
کجاست............